اشک آرمیتا

ساخت وبلاگ
⭕️ما تمام کودکی‌هامان شهیدند!▫️به بهانه سالروز بمباران روستای ماربره در ۱۹ اسفند ۱۳۶۳✍️حمید حیدرپناه▪️استان ایلام سرشار از کوههای سر به فلک کشیده است که هرکدام شاهدی زنده‌اند بر آنچه بر مردمان این دیار گذشته است.یکی از آنها کوه «شنه‌چیر» است که در مسیر ایلام به صالح‌آباد قرار گرفته و در دامنه‌ی آن روستای زیبای «ماربره» قرار دارد با مردمانی نجیب و مهمان‌نواز از ایل «عالی‌بیگی»با شروع جنگ تحمیلی و آغاز بمباران‌ها بسیاری از ساکنان ایلام و صالح‌آباد به آنجا پناه آورده و در روستا و زمین‌های اطرافش چادرهای آوارگی را برپا کردند تا از حملات دشمن در امان باشند.▪️زمستان سال ۶۳ رو به پایان بود، بیشتر مردان همچنان در جبهه‌ها و زنان و کودکان و سالخوردگان جمعیت غالب در دل روستا بودند.بیش از چهارسال از آغاز جنگ گذشته بود و مردم ایلام به زندگی در شرایط جنگی عادت کرده بودند و به رسم هرسال به استقبال عید نوروز رفته بودند.ساعت به ۱۲ ظهر روز ۱۹ اسفند نزدیک شده بود و کودکان و‌نوجوانان در میان کوچه‌ها مشغول بازی و زنان هم مشغول امورات خانه بودند.قرار گرفتن روستا در دامنه کوه و محصور شدن در بین ارتفاعات در ظاهر مکان امنی برای در پناه ماندن از حملات هوایی بود، بنابراین مردم این روستا با صدای خمپاره و غرش هواپیما که همیشه از روی سرشان عبور می‌کردند بیگانه نبودند.▪️اما این‌بار صدای غرش هواپیماها را از فاصله نزدیکتری شنیدند و تا می‌خواستند همچون همیشه پناه بگیرند، سایه‌ی شوم هواپیماها فضای روستا را تاریک و ناگهان غرش بمب‌های بی‌رحم، بازی‌های کودکانه را به شیون و زاری تبدیل کرد.در کمترین زمان ممکن، خاک روستا سرخ‌رنگ شد و بیش از ۵۵ نفر از ساکنان به شهادت رسیدند.▪️حادثه‌ای که یکی از تراژیک‌ترین اتفاقات اشک آرمیتا...
ما را در سایت اشک آرمیتا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ashkmadara بازدید : 69 تاريخ : سه شنبه 23 اسفند 1401 ساعت: 15:57